اسپرین مچ پا یکی از شایع‌ترین آسیب‌های اسکلتی عضلانی است (1,2). پیچ خوردگی مچ پا شایع‌ترین آسیب اندام تحتانی در افراد فعال فیزیکی است (3،4). هر روز، تقریباً یک پیچ‌خوردگی مچ پا در هر 10000 نفر در کشورهای غربی رخ می‌دهد (5).

سالانه بیش از دو میلیون پیچ‌خوردگی مچ پا در بخش‌های اورژانس ایالات متحده و بریتانیا درمان می‌شود (6). در ورزش، بروز این آسیب حتی بیشتر است و 16 تا 40 درصد از کل موارد تروما مرتبط با ورزش را تشکیل می‌دهد (7،8).

تقریباً 40 درصد از آسیب‌های ناشی از ضربه و تقریباً نیمی از اسپرین مچ پا در طول فعالیت‌های ورزشی رخ می‌دهد (9،10)، که بسکتبال (41.1٪)، فوتبال آمریکایی (9.3٪) و فوتبال (7.9٪) بیشترین میزان بروز این آسیب را دارند (11).

پیچ‌خوردگی مچ پا در زنان، کودکان و ورزشکارانی که در ورزش‌های داخل سالن و زمین شرکت می‌کنند، شیوع بیشتری دارد (9). علاوه بر ساختارهای استخوانی و عضلانی، رباط‌های متعددی سهم عمده‌ای در ثبات مفصل مچ پا دارند که در نواحی جانبی، میانی و سیندسموتیک (syndesmotic) توزیع شده‌اند.

تقریباً 85 درصد از پیچ خوردگی‌های مچ پا، رباط‌های خارجی را درگیر می‌کند. در حدود 65 درصد موارد، آسیب مجزای لیگامان تالوفیبولار قدامی (ATFL) و در 20 درصد، آسیب هر دو ATFL و رباط کالکانیوفیبولار (calcaneofibular) وجود دارد. آسیب‌های رباط تالوفیبولار خلفی غیرعادی است (12).
15 درصد باقیمانده شامل پیچ خوردگی مچ پا سیندسموتیک و میانی پا است (9).

پیچ‌خوردگی مچ پا آسیبی است به یک یا چند رباط که محل اتصال دیستال تیبیوفیبولار را تشکیل می‌دهد و اغلب به عنوان "پیچ خوردگی مچ پا بالا" (high ankle sprain) شناخته می‌شود (10).

علیرغم شیوع بیش از حد آن، پیش آگاهی طولانی مدت پیچ‌خوردگی حاد مچ پا مساعد نیست و نسبت بالایی از بیماران علائم باقیمانده پایدار (تا 50-40٪) و عود آسیب را تجربه می‌کنند (6).
علاوه بر این، شیوع آسیب‌های تشخیص‌داده‌نشده مرتبط با پیچ‌خوردگی مچ پا، مانند آسیب‌های تاندونیتیس (Tendinitis) و استئوکندرال (Osteochondral) و شکستگی‌های میانی پا (midfoot fractures) بالاست (15).

بنابراین، هزینه‌های مالی و اجتماعی مستقیم و غیرمستقیم برای مدیریت پیچ‌خوردگی مچ پا و عواقب آن منجر به بار اجتماعی-اقتصادی بالایی می‌شود (16،17) که این موارد نشان دهنده استفاده از انواع درمان‌های مختلف همچون درمان‌های دارویی و غیردارویی در جهت درمان این عارضه است.

اسپرین مچ پا در ورزشکاران رشته‌های مختلف ورزشی از شیوع بالایی برخوردار می‌باشد که می‌تواند با عوارضی همچون ناپایداری مچ پا، اختلال در عملکرد ورزشی و بی‌ثباتی های مزمن همراه باشد.

عوامل خطرساز آسیب اسپرین مچ پا

چندین پارامتر به عنوان عوامل خطر بالقوه برای پیچ خوردگی مچ پا پیشنهاد شد. اینها به عنوان ذاتی یا بیرونی طبقه بندی می‌‌شوند. برخی از عوامل خطر ذاتی قابل تغییر هستند و شناسایی آنها ممکن است در پیشگیری از آسیب احتمالی مفید باشد (18).

چندین مطالعه عوامل خطر پیشنهادی را در جمعیت‌های ورزشی و نظامی بررسی کرده‌اند. اینها شامل عوامل جمعیت شناختی (همچون سن (19)، جنسیت (20)، وزن (21))، قد (22)،شاخص توده بدن (23،24)، اندام برتر (20))، عوامل تشریحی (نوع پا (20)، همراستایی پا و مچ پا، از جمله پرونیشن پا) (20،21)، شلی (سستی مفصل عمومی) (24)، شلی مچ پا-مفاصل (24))، دامنه حرکت (ROM)، از جمله ROM مچ پا و اولین متاتارسوفالانژیال (25،26،27))، قدرت عضلانی (27)، زمان واکنش عضلانی (24)، تعادل (تست تعادل تک پا و تعادل ستاره) و حس عمقی (26)، سابقه قبلی پیچ خوردگی مچ پا (25) و پارامترهای مرتبط با ورزش (از جمله نوع ورزش)، سطح رقابت، بازی روی چمن مصنوعی، موقعیت بازی (25)، نوع کفش ورزشی (11)، عدم کشش گرم کردن (11) و تکنیک فرود پس از پرش (25)) است.

هیچ شواهد قانع کننده‌ای در مورد اینکه این پارامترها چقدر مهم یا موثر هستند، وجود ندارد.
با این حال، سابقه قبلی پیچ خوردگی مچ پا، اضافه وزن، شلی مفصل مچ پا و اختلال در تعادل استثناهایی هستند که اکثر مطالعات در مورد اهمیت آنها توافق دارند (25).
به عنوان مثال، نشان داده شده است که یک بازیکن دارای اضافه وزن با پیچ خوردگی قبلی مچ پا در مقایسه با یک بازیکن با وزن معمولی بدون پیچ خوردگی مچ پا قبلی 19 برابر بیشتر ممکن است که دچار پیچ خوردگی غیر تماسی مچ پا شود (22).

عوامل خطرساز آسیب اسپرین مچ پا به صورت کلی به دو بخش عوامل ذاتی و عوامل محیطی یا خارجی تقسیم می‌شوند که وجود هرکدام از آنها یا هردو آنها می‌تواند ورزشکاران را در معرض آسیب اسپرین مچ پا قرار دهد.

درجه بدنی اسپرین مچ پا

پیچ خوردگی‌های جانبی مچ پا به طور مشخص بر اساس شدت آسیب به رباط‌های جانبی به عنوان درجه یک، دو و سه طبقه بندی می‌شوند.
انجام تست های تحریک کننده رباط در زمان آسیب حاد چالش برانگیز است.
بنابراین، درجه بندی بالینی معمولاً نسبتاً ذهنی است و بر میزان تورم، درد و اکیموز (ecchymosis) موجود متمرکز است (28).

تورم خفیف، حساسیت به لمس و حداقل سختی در ROM معمولا در درجه های پایین تر دیده می‌شود. با این حال، تورم انتشاری، اکیموز، حساسیت، تست‌های تحریک‌آمیز مثبت و ناتوانی در تحمل وزن با بی‌ثباتی قابل‌توجهی در آسیب درجه III مرتبط است.‌
همارتروز (Hemarthrosis) همچنین ممکن است تظاهرات بالینی را پیچیده کند (7).

بر اساس یک بررسی سیستماتیک، 96٪ از بیماران با هر چهار مشکل تورم، اکیموز، حساسیت و ADT مثبت دارای پارگی رباط جانبی بودند (29).

هیچ نقطه پایانی مشخصی برای شلی یک طرفه مفصل در تست ADT یا تیلت تالار وجود ندارد که نشان دهنده آسیب درجه III باشد (29). بنابراین، با توجه به این مشکل و همچنین محدودیت‌های ناشی از درد و اختلال عملکرد، تشخیص دقیق پیچ‌خوردگی درجه III از نظر بالینی دشوار است (30).

اسپرین مچ پا به صورت کلی در سه دسته درجه I، درجه II و درجه III تقسیم بندی می شود.

0 نظر

برای ارسال دیدگاه باید عضو سایت باشید ورود